English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6943 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
automatic pilot U دستگاه خودکار هدایت کشتی وهواپیما
automatic pilots U دستگاه خودکار هدایت کشتی وهواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gyro pilot U سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
inertial guidance U سیستم هدایت داخلی موشک هدایت خودکار
synchroreceiver U دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
active homing guidance U هدایت خودکار با استفاده ازامواج ارسالی یا دریافتی
coupled mode U روش کنترل پرواز خودکار بااستفاده از سیستم هدایت زمینی
master slave manipulator U بازو و دست خودکار که به وسیله اپراتوراز فاصله دوری هدایت میشود
automatic U دستگاه خودکار
automatic machine U دستگاه خودکار
robot U دستگاه خودکار
automatics U دستگاه خودکار
robots U دستگاه خودکار
electronic navigation U هدایت هواپیما یا کشتی بادستگاههای الکترونیکی
automatic screw machine U دستگاه پیچ خودکار
fully automatic machine U دستگاه تماما"خودکار
four spindle automatic machine U دستگاه خودکار با چهارهرزگرد
automatic sawing machine U دستگاه اره خودکار
automatic punching machine U دستگاه منگنه خودکار
automatic drilling machine U دستگاه درل خودکار
automatic milling machine U دستگاه فرز خودکار
automatic boring machine U دستگاه درل خودکار
automation U دستگاه تنظیم خودکار
industrial robot U دستگاه خودکار صنعتی
automatic welding machine U دستگاه جوشکاری خودکار
ground controled approach U دستگاه تقرب خودکار
conductivity meter U دستگاه اندازه گیری قابلیت هدایت
governor U دستگاه فرمان خودکار گاورنور
eight spindle automatic machine U دستگاه خودکار با هشت هرزگرد
autonomic U منسوب به دستگاه عصبی خودکار
automatic forming machine U دستگاه قالب بندی خودکار
automatic bar machine U دستگاه میله دار خودکار
governors U دستگاه فرمان خودکار گاورنور
eyelesi U دستگاه کنترل خودکار هواپیما
ground controled approach U دستگاه فرود خودکار هواپیما
sampling servo U دستگاه نمونه گیری خودکار
teleran U دستگاه هدایت هواپیما بوسیله تلویزیون ورادار
radio approach U دستگاه هدایت فرود هواپیما بوسیله بی سیم
controls U وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
controlling U وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
control U وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
automatic search jammer U دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
navigation U هدایت کشتی یاهواپیما حرکت در روی زمین با استفاده از قطب نما
mach trim compensator U دستگاه تنظیم حداکثر سرعت هواپیما به طور خودکار
automating U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automated U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automate U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automates U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
flip flop U حرکت تندپرنده وهواپیما
transpondor U دستگاه گیرنده یااداری که بمحض دریافت مخابرهای بطور خودکار ان را جواب میدهد
transponder U دستگاه گیرنده یااداری که بمحض دریافت مخابرهای بطور خودکار ان را جواب میدهد
card U وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
cards U وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
preset vector U دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
declinator U سمت یاب کشتی وسیله توجیه دستگاه
guidance U هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
controlled stick steering U دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
guidance U هدایت کردن سیستم هدایت هدایت
transfer loader U دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
terminal guidance U هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
homing guidance U هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
beamrider U موشک هدایت شوندهای که به وسیله اشعه رادار هدایت میشود
maces U نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
mace U نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
fighter direction U هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
stellar guidance U سیستم هدایت نجومی موشکهای هدایت شونده
synchroscope U دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
automatic error correction U تصحیح خودکار اشتباه اصلاح خودکار خطا
automatic programming U روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
conductance U ضریب هدایت قدرت هدایت
celestial guidance U سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
topgallant U سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
automatic check U کنترل خودکار بررسی خودکار
automatics U خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
submachinegun U مسلسل خودکار یانیمه خودکار
autoloader U اسلحه خودکار یا نیمه خودکار
automatic U خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
automatic pilot U وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilots U وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
battery control central U مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
aided tracking U سیستم ردیابی خودکار سیستم تعقیب خودکار هدفها
scupper U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
respondentia U وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
load line U خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
ship's manifest U صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
carry ship U کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
hawse U سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
supercargo U نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
dan runner U کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
gunroom U مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
keels U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
keel U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
lazar housek U عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
waterline U خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
embarkation U بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
bill of health U گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
usura maritima U دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout U جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
automated teller machine U ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
windjammer U یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
prints U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density U تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
equilibrator U دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
quarterdecks U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
overboard U از کشتی بدریا روی کشتی
sailboats U کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboat U کشتی بادبانی کشتی بادی
piracy U هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship U کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
link encryption U خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
free on boand U تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
azimuth guidance U هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
magnetometer U مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
gun slide U دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
cold swaging machine U دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
performance factor U ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
semi naufragium U نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
orthodromy U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromics U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
transducer U دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
plate milling stand U مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
automatic toss U روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
automatic coding U برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
cipher device U وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
prows U کشتی عرشه کشتی
prow U کشتی عرشه کشتی
laziest U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator U دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
keelage U حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
units U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
navigator U هدایت گر
guidance U هدایت
lead U هدایت
navigators U هدایت گر
leading U هدایت
transduction U هدایت
leads U هدایت
direction U هدایت
steerage U هدایت
total conductivity U هدایت کل
conduction U هدایت
conductance U هدایت
conduct of fire U هدایت تیراندازی
directing U هدایت کردن
guides U هدایت کردن
conductance U میزان هدایت
leading marks U نشانههای هدایت
directors U هدایت کننده
ionic conduction U هدایت یونی
conducting U هدایت کردن
rede U هدایت کردن
director U هدایت کننده
electrical conductivity U هدایت الکتریکی
undirected U هدایت نشده
guide U هدایت کردن
leading line U خط هدایت هواپیما
conducted U هدایت کردن
conduct U هدایت کردن
stream line U خط هدایت جریان
conductivity U قابلیت هدایت
template U ریل هدایت
managements U هدایت یا سازماندهی
management U هدایت یا سازماندهی
conning tower U برج هدایت
conductive U قابل هدایت
fire direction U هدایت اتش
conducts U هدایت کردن
conductivity U ضریب هدایت
conduction velocity U سرعت هدایت
conductible U قابل هدایت
conductibility U قابلیت هدایت
commutate U هدایت وتغییر
Recent search history Forum search
1may fader good
2interfereometry
1The system has been solved by a coupled Poisson– Neumann algorithm. The resolution method consists of the linearization of the transport equations by the finite difference method. The actual version u
1what about the plans to put automatic machines in the factories?
1تاندانسیو
1پرو سویت یعنی چه؟ در مقاله ای از آل احمد آمده درباره صادق هدایت
1Rotating machinery absorbing real power in any of a number of operating quadrant combinations
1اموزش بستن قطعات دستگاه تاتو با تصویر
1Oem
0سیره رفتاری امام علی(ع) سیره هدایت عملی انسان و جامعه است
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com